چگونه علایق و اهداف‌مان در یک راستا قرار دهیم تا به احساس سرشار بودن و رضایت از زندگی برسیم

fulfillment-life

اگر می‌خواهید شادی واقعی، لذت و رضایت از زندگی را تجربه کنید، به اهداف و علایق خود نگاه کنید. آیا آن‌ها در یک راستا هستند؟ مثلا علی، یک پسر ۲۵ ساله است که به «مشاوره فروش» علاقه دارد اما در حال کار در یک «دفتر مهندسی» است، در نتیجه احساس رضایت از زندگی ندارد.

برای بیشتر مردم، پیدا کردن علایق و اهداف‌شان اهمیت زیادی ندارد، چرا که آن‌ها بیشتر در این فکر هستند که کار کنند تا فقط برای زنده ماندن، کسب درآمد کنند. در نتیجه روزانه ۸ ساعت کار می‌کنند تا فقط بتوانند قبض‌هایشان را پرداخت کنند.

اما چنین سبک زندگی هیچ‌گاه نمی‌تواند احساس سرشار بودن و رضایت از زندگی برای شخص به ارمغان بیاورد. پس از این مقاله، با کمک آقای لئون هو مدیر و موسس سایت LifeHack، شما می‌توانید با انجام دادن فعالیت‌های مورد علاقه‌تان، به اهداف‌تان برسید و احساس رضایت در زندگی را تجربه کنید.

 

علایق در برابر هدف

علایق و اهداف کاملا به یکدیگر مرتبط هستند اما برای رسیدن به یک زندگی رویایی و احساس رضایت از زندگی، باید هر کدام را جداگانه درک کنیم.

 

علاقه چه هست؟

علاقه چیزی است که احساسات شما را آزاد می‌کند، فعالیتی که به شما انگیزه می‌دهد، و شما با انجام آن، احساس خوبی می‌کنید. علایق شما، اغلب با توانایی‌های ذاتی شما، استعدادها، و خواسته‌هایتان در اتصال است. چیزی است که دوست دارید انجام دهید و آن را بدون احساس استرس و اجبار به خوبی انجام می‌دهید.

مثلا علی فردی برون‌گرا است و استعداد خاصی در مذاکره و متقاعدسازی افراد دارد. او همواره تمایل دارد با افراد راجع به موضوعات مختلف بحث و گفتگو کند. در نتیجه یکی از حوزه‌های علاقه او، فروشندگی است.

علاقه و اشتیاق به هدف، بخشی ضروری برای رسیدن به موفقیت است. بیشتر افراد موفق، پرشور و پرانگیزه هستند. وقتی به چیزی علاقه دارید، آنقدر تلاش می‌کنید تا در آن چیز استاد شوید، و این بهره‌وری شما را بسیار بهبود می‌دهد. علایق شما، اعتماد به نفس شما را هم افزایش می‌دهد، و اعتماد به نفس باعث رسیدن به موفقیت می‌شود. با فعالیت در حوزه علاقه‌تان، شما می‌توانید چالش‌های سخت زندگی را با موفقیت پشت سر بگذارید. همان چالش‌هایی که باعث می‌شود دیگران با شکست مواجه شوند.

 

هدف چیست؟

هدف دلیل کاری است که انجام می‌دهید. هدف انگیزه‌ای است که باعث می‌شود فعالیتی انجام دهید و در مسیری حرکت کنید. هدف، اغلب مربوط به این می‌شود که دلیل زندگی را درک کرده باشید. دلیلی که پشت داستان زندگی منحصر به فرد شما، گذشته‌ی شما، آینده‌ی پیش روی شما می‌باشد. هدف در زندگی بسیار مهم است؛ در واقع معیاری برای اندازه‌گیری میزان موفقیت است.

مثلا هدف علی این است که تا ۱۰ سال آینده به ۱۰۰۰ کسب‌وکار ایرانی مشاوره افزایش فروش بدهد تا این کسب‌وکارها در اوضاع اقتصادی خراب با شکست مواجه نشوند.‌

هدف به زندگی شما یک جهت می‌دهد و شما را مترکز می‌کند. وقتی دلیل این را بدانید که چرا وجود دارید و چه کسی هستید و چه کاری قرار است انجام دهید، زندگی شما از این که یک امتحان پراسترس باشد دست می‌کشد. در نتیجه زندگی پرمعنایی خواهید داشت و رضایت از زندگی بالایی تجربه خواهید کرد.

 

اختلاف

اگرچه برای رسیدن به رضایت از زندگی، باید هدف و علاقه‌تان در یک راستا باشند، اختلافات کلیدی‌ بین هدف و علایق وجود دارد.

هدف بر اساس اعتقاد است، درحالی که علاقه بر اساس انرژی، احساس، و انگیزه است. علایق می‌تواند با گذر زمان بسوزد. اما هدف برای یک طول عمر است. مثلا ممکن است علی در ۵ سال قبل، به سخنرانی علاقه‌مند بوده باشد، اما دیگر الان برایش هیجان‌انگیز نباشد. اما هدفش که کمک به ۱۰۰۰ کسب‌وکار است، هنوز پابرجا است.

علایق در مورد “چه چیزی” می باشد، و هدف در مورد “چرا” می‌باشد. می‌توانید در مورد چیزهای مختلفی علاقه‌مند و بااشتیاق باشید، اما هدف معمولا تک و متمرکز است.

think

چگونه علایق‌تان را به اهداف‌تان وصل کنید تا رضایت از زندگی را تجربه کنید

چالشی که ببیشتر مردم با آن رو به رو هستند، این است که علاقه آن‌ها و هدفشان از یکدیگر جدا هستند، برخی از مردم هیچ هدف و تعهدی برای زندگی ندارند و تنها در لحظه زندگی می‌کنند. چنین افرادی، معمولا به دنبال لذت‌های زودگذر هستند و همه درآمدشان را خرج لذت‌های کوچک زندگی می‌کنند.

بقیه‌ی آن‌ها عمرشان را صرف علایق اشتباه می‌کنند، و زمانی که این علایق، همراستا با هدف‌شان نیست، در نهایت با شکست مواجه می‌شوند. به همین دلیل است که مردم زمانی که با یک بحران بزرگ در زندگی‌شان مواجه می‌شوند، انگیزه‌ی خود را از دست می‌دهند. اما اگر که علایق شما با یک هدف در ارتباط باشد، شما به نتایج بزرگی در زندگی خواهید رسید.

مثلا علی در کنار فروشندگی، به بازی‌های ویدیویی علاقه زیادی دارد. اگر وقت بسیار زیادی صرف بازی‌های ویدیویی کند، در همان لحظه‌ی بازی کردن، از زندگی لذت می‌برد، اما چون با هدفش که بهبود ۱۰۰۰ کسب‌وکار است، همراستا نیست، پس از چند سال، هیج موفقیتی کسب نمی‌کند. در نتیجه باید هر روزش را با احساس حسرت بابت هدر رفتن عمرش بگذراند.

در مورد روشن کردن یک آتش فکر کنید؛ علایق سوختی است که باعث سوختن آتش می‌شود، در حالی که هدف، دلیل آتشی است که روشن شده است. چیزی که شما می‌خواهید با برافروختن آتش بدست بیاورید. وقتی این اعتقاد را دارید که یک آتش را روشن کنید، علایق شما جرقه می‌زند و کل انرژی شما آزاد می‌شود. این همان دلیلی است که چرا باید علایق و هدف شما در یک راستا باشند.

علایق علی سخنرانی، فروشندگی و … است. علی از همه این علاقه‌هایش  برای کمک به ۱۰۰۰ کسب‌وکار استفاده می‌کند. وقتی علی معتقد است که تا ۱۰ سال آینده باید به ۱۰۰۰ کسب‌وکار کمک کند، از همه علایقش در همین راستا استفاده می‌کند. در نتیجه علاوه بر ثروتمند شدن، هر روز در حال فعالیت در حوزه‌های مورد علاقه‌اش بوده.

قبل از این که شما بتوانید علایق خود را با هدف متصل کنید، ابتدا باید تشخیص دهید که به چه حوزه‌هایی علاقه دارید و هدف شما چیست. در زیر تعدادی سوال برای کشف هدف و علایق شما آورده‌ام.

 

کشف علایق شما

برای کشف علایق خود، باید به خودتان توجه کنید. چون علایق شما از خودتان سرچشمه می‌گیرد. موارد زیر برخی سوالاتی هستند که باید از خودتان بپرسید تا بفهمید علایق واقعی شما چه هستند:

  1. انجام چه کارهایی به من لذت می‌دهد؟
  2. کدام موضوعات مرا علاقه‌مند به یادگیری و یادگیری بیشتر می‌کند؟
  3. چه شغل/کاری را من می‌توانم داوطلب بشوم که برای مدت طولانی بدون پاداش مالی انجام دهم؟
  4. اگر می‌توانستم کاری که در حال حاضر انجام می‌دهم را انجام ندهم، اما در عین حال، حقوق بگیرم، زمانم را روی انجام چه فعالیتی می‌گذاشتم؟
  5. چه فعالیتی را بدون استرس انجام می‌دهم؟ چه کاری را خیلی با مهارت، آسان و با حس خوب انجام می‌دهم؟

مثلا علی می‌داند که حاضر است حتی با حقوق کم، ۱ سال به فروشندگی مشغول شود، فقط به این دلیل که علاقه به کسب تجربه فروشندگی دارد.

زمانی که شما علایق خود را کشف کردید، مرحله‌ی بعدی یافتن هدف شماست. در نتیجه شما شروع می‌کنید به اختصاص دادن علایق خود در جهت هدف خود.

 

کشف هدف خود

علایق شما می‌توانند به شما کمک کنند تا متوجه شوید هدف شما چیست. می‌توانید از خودتان سوالاتی را بپرسید تا ایده‌هایی از هدف ایده‌آل خود به دست بیاورید. از مثال سوخت-آتش که گفتم استفاده کنید، می‌تواند بدین گونه پرسیده شود: چرا من یک سوخت دارم؟ آیا نیازی برای یک آتش است؟ و اگر یک نیازی برای یک آتش وجود دارد، چه چیزی قرار است بسوزد؟ با حالت کاربردی بیشتر، می‌توانید بپرسید:

  1. چرا این هدیه را دارم؟
  2. چرا آن استعداد را دارم؟
  3. چرا انقدر برایم آسان است که این کار را انجام دهم درحالی که برای کارهای دیگر باید خیلی تلاش کنم؟
  4. چرا مباحثی مانند این برایم مهم است زمانی که در مورد مباحث دیگر اهمیتی نمی‌دهم؟
  5. چرا این را دارم در زندگی خود تجربه می‌کنم؟
  6. تجربیات گذشته و الان من چه چیزی در مورد آینده می‌گویند؟

علی از خودش می‌پرسد «چرا در فروشندگی استعداد دارم؟» کمی فکر می‌کند. ورشکسته شدن کسب‌وکارها در این اوضاع اقتصادی خراب همیشه برایش مهم بوده و او را ناراحت می‌کرده. در نتیجه هدف خود را کمک به ۱۰۰۰ کسب‌وکار می‌گذارد. چون می‌داند با این کار، علاوه بر کمک به دیگران و کسب درآمد، احساس رضایت از زندگی بالایی را تجربه خواهد کرد.

برای هدف باید درون‌تان را جستجو کنید. یکی از مواردی که اثبات می‌کند هدف‌تان را پیدا کرده‌اید، تعهد قوی شما است. این چیزی است که شما را قاطع و آماده می‌کند. همچنین حاضر خواهید شد لذت‌های زودگذرتان را کم کنید و خودتان را وقف رسیدن به هدف‌تان کنید.

success

متصل کردن هدف و علایق جهت کسب رضایت از زندگی

برای شروع ایجاد اتصال میان هدف و علایق، موارد زیر توصیه‌هایی عملی‌ هستند که می‌توانند کمک‌تان کنند:

 

1. زندگی خود را در هر مرحله‌ای از زندگی‌ که هستید بررسی کنید

شما می‌توانید زندگی و سفر خود را بازبینی کنید. در درون‌تان دنبال اهداف و علایق‌تان بگردید. این موضوع نیازمند این است شما برنامه فعالیت‌های روزانه خودتان را متوقف کنید و به جایی بروید که بتواننید فقط روی خودتان تمرکز کنید. پس جمعه آینده، به جای تماشای تلوزیون یا رفتن به مهمانی، به خودتان فکر کنید. همچنین می‌توانید با مطالعه‌ی بیشتر در مورد موضوعات توسعه فردی، به نتیجه دقیق‌تری برسید.

 

2. اجازه دهید اهداف‌تان بر زندگی‌تان موثر واقع شود

زمانی که شما متوجه شدید هدف و علایق شما چیست، اجازه دهید در زندگی شما منعکس شود. اجازه دهید اهداف‌تان بر چگونگی صرف زمان شما، چیزهایی که می‌خوانید، چیزهایی که در موردش حرف می‌زنید، و چیزی که خودتان را تا به حال وقف آن کرده‌اید، اثر کند. با لنزهایی از هدف خود، همه چیز را در زندگی خود ببینید.

علی با دیدن این مرحله، تصمیم گرفت کانال‌های تلگرامی که کمکی به او برای رسیدن به هدف نمی‌کنند را حذف کند. یا شروع کرد به مطالعه کتب آموزشی فروش. در نهایت تصمیم گرفت فقط کارهایی را انجام دهد که به او در رسیدن به هدفش کمک می‌کند.

 

3. علاقه‌های اشتباهی را رها کنید

ممکن است از انرژی خود و توانایی خود برای انجام کارهای اشتباهی استفاده کرده باشید. اما زمانی که متوجه شدید چرا آن انرژی‌ها، خواسته‌ها، و علایق را دارید، آن‌ها را همراستا با هدف‌تان کنید.

اگر علی سال‌ها مشغول فروشندگی یک محصول بی‌ارزش بود، باید این کارش را متوقف می‌کرد و از علاقه‌اش در جهت رسیدن به اهدافش استفاده می‌کرد. یعنی علاوه بر فروش یک محصول با ارزش، به مشاوره افزایش فروش نیز می‌پرداخت.

 

4. فرصت‌های جدید را به آغوش بکشید.

چیزی که در حال حاضر درگیرش هستید، ممکن است اصلا بیانگر هدف و علایق حقیقی شما نباشد. ممکن است شغل شما جهت کسب درآمد باشد، شغلی که سال‌های زیادی از زندگی‌تان را صرف آن کرده‌اید. شاید نتوانید شغل‌تان را ترک کنید، اما می‌توانید به دنبال فرصت‌های جدید بگردید تا اهداف و علایق والاتری را پیدا کنید.

مثلا علی همیشه در دوره‌های آموزشی کسب‌وکار شرکت می‌کند. او با علمی به نام گیمیفیکیشن آشنا شده است که متوجه شده علاقه بسیار زیادی به آن دارد. شاید حتی تصمیم بگیرد به عنوان مشاور گیمیفیکیشن فعالیت کند و به درآمد بیشتری برسد.

 

5. تغییرات لازم را انجام دهید، تا رضایت در زندگی را به معنای واقعی تجربه کنید.

شما ممکن است نیاز به ایجاد تغییرات مهمی داشته باشید. برای به دست آوردن زندگی که واقعا لیاقت آن را دارید، هیچ هزینه ای، زیاد نیست. شما مجبور نیستید چیزی باشید که این “سیستم” برایتان اجبار کرده است. مخصوصا زمانی که می‌دانید مسیر فعلی‌تان شما را به جایی که به طور حقیقی به آن متعلق هستید، هدایت نخواهد کرد.

علی می‌داند که ادامه کار در دفتر مهندسی، او را به رضایت از زندگی نمی‌رساند. در نتیجه یک دوره آموزشی مانند تخصص بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی دانشگاه Northwestern را می‌گذارند و شروع می‌کند به ساخت برند شخصی در رسانه‌های اجتماعی. در نتیجه بعد از مدتی که به درآمد خوبی از مشاوره فروش رسید، از کار قبلی‌اش خارج می‌شود و متمرکز می‌شود روی پیشرفت در حوزه علاقه‌اش.

 

نکته نهایی

هنگامی که علایق واقعی خود را مشخص می کنید و هدف خود را کشف می کنید، زندگی‌تان تغییرات زیادی می‌کند. زمانی که بتوانید هدف خود را با علایق خود همراستا کنید، رضایت از زندگی را تجربه خواهید کرد. در نتیجه زندگی شما پرمعناتر، با ارزش، تاثیرگذار، و رضایت بخش‌تر می‌شود و از اینکه زنده هستید به خود افتخار می‌کنید، چون می‌دانید که وقت و انرژی شما در مسیر درستی صرف می‌شوند.

 

منبع: lifehack

این مقاله را به اشتراک بگذارید

Telegram
LinkedIn
WhatsApp
Email
Facebook
Subscribe
Notify of
guest
0 Comments
Inline Feedbacks
View all comments

مقالات بیشتر

دغدغه «چه پستی بگذارم؟» را برای همیشه فراموش خواهید کرد!

جامع‌ترین مجموعه ایده‌های پست‌گذاری که کمک‌تان می‌کند نه‌تنها جان تازه‌ای به پیج‌تان بدهید، بلکه مخاطبان‌تان را میخکوب محتواهایتان کنید.

کتاب 222 ایده تولید محتوا